وجود برخی از احساسات در وجود انسان ها نشان دهنده سلامت روحی است. خشم نیز از جمله احساساتی است که هر انسان سالم آن را تجربه می کند. انسان ها حق دارند عصبانی شوند و آن را بروز دهند. اما آنچه در این بین از اهمیت بسیاری برخوردار است شیوه بروز دادن آن است.
وجود برخی از احساسات در وجود انسان ها نشان دهنده سلامت روحی است. خشم نیز از جمله احساساتی است که هر انسان سالم آن را تجربه می کند. انسان ها حق دارند عصبانی شوند و آن را بروز دهند. اما آنچه در این بین از اهمیت بسیاری برخوردار است شیوه بروز دادن آن است. پرخاشگری در واقع بدترین نوع بروز خشم در انسان ها است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
تفاوت خشم و پرخاشگری
خشم احساسی است که به صورت غریزی در تمامی موجودات زنده تعریف شده است اما پرخاشگری رفتار ناشی از عصبانیت است. در واقع عصبانیتی که بر روی دیگران همراه با توهین و تحقیر خالی می شود را می توان به نوعی پرخاشگری دانست. هر فردی به شیوه ای پرخاشگری ناشی از عصبانیت خود را نشان می دهد به طور مثال برخی اقدام به زدن دیگران می کنند و برخی دیگر به اشیا رحم نمی کنند و اقدام به شکستن لوازم اطراف خود می کنند. این در حالی است که برخی دیگر با غر زدن خود را تخلیه می کنند.
چگونه می توان خشم را مدیریت کرد
احساس عصبانیت، احساسی شناخته شده است که تمامی انسان ها آغاز آن را می توانند تشخیص دهند. این احساس می تواند خود را با لرزش دست، تپش قلب و … نشان دهد. بنابراین تشخیص اولیه خشم کار آسانی است اما مدیریت صحیح آن روندی پیچیده و دشوار دارد. برای مدیریت درست عصبانیت و جلوگیری از پرخاشگری بهتر است مراحل زیر پشت سر گذاشته شود.
- در وهله اول باید عواملی که می تواند ما را دچار عصبانیت کند شناسایی شود. همچنین نوع واکنش ما به این عوامل از اهمیت بسیاری برخوردار است.
- در فاصله بین آغاز خشم و نمود آن، افکاری وجود دارد که نوع عملکرد را تعیین می کنند. در واقع آن افکار هستند که واکنش های ناشی از عصبانیت را به پرخاشگری تبدیل می کنند. ریشه افکار را می توان در سه دسته باید سازی ها، فاجعه سازی ها و توجیه سازی قرار داد.
- بعد از عصبانیت لازم است که ذهن این فرصت را داشته باشد که بین احساس و افکار خود تمایز قائل شود. انسان باید بپذیرد باید های تعریف شده در ذهنش نمی تواند برای همه جا و همه کس کارایی داشته باشد. از طرف دیگر ذهن انسان مسائل را بغرنج تر از آنچه که هست نشان می دهد و اقدام به فاجعه سازی می کند. در نهایت باید گفت توجیه سازی و نادیده گرفتن احساسات نیز می تواند عامل مهم و اثرگذار بر پرخاشگری باشد.
در نهایت باید گفت ریشه پرخاشگری و خشم می تواند بسیار عمیق تر از به کارگیری چندین تمرین ساده باشد از این رو مراجعه به یک متخصص کاردان همچون مینا عسکری زاده می تواند بهترین انتخاب باشد.
اگر افراد بخواهند به شکل کارآمدی پرخاشگری خود را تحت کنترل در بیاورند، ابتدا لازم است دلایل و چرایی پرخاشگری خود در موقعیتهای مختلف را بشناسند. این دلایل توسط روانشناسان و پس از تحقیقات فراوان گرد آوری شدهاند. این روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که پرخاشگری یک احساس هیجانی اکنونی نیست بلکه از گذشتههای دور با افراد همراه بودهاست.
یکی از روانشناسان معروف به نام فروید نظریهای را در زمینهی پرخاشگری و عوامل آن ارائه کردهاست. طبق این نظریه انسان یک روحیهی خود مخرب به نام مرگ دارد که آن را به وسیلهی پرخاشگری به دیگران نیز منتقل میکند.
تحقیقات محققان نشان دادهاست که عواملی همچون تغییر در قسمتی از مغز، عومل ژنتیکی، تغییر در کارکرد ذهن و تغییر در انتقال دهندههای عصبی در به وجود آمدن زمینههای پرخاشگری در افراد مؤثر هستند. علاوه براین استفاده از الکل و مواد مخدر صنعتی سبب میشود افراد بیشتر در معرض پرخاشگری قرار گرفته و به سیستم عصبی خود آسیب برسانند.
عوامل درونی مؤثر در ایجاد پرخاشگری
عوامل درونی:
- پاسخ فرد به شرایط و موقعیت آزار دهندهی زندگی خود
- عوامل اجتماعی مختلف مانند ناکامی در محل کار
- عوامل فرهنگی مختلف مانند بیفرهنگی
- عوامل مربوط به شناخت مانند تورم در یادگیری
- ناکامی فرد در رسیدن به هدف معین شدهی زندگی خود
- ازدحام جمعیت در موقعیتهای خاص
- بالا رفتن میزان آلودگی صوتی و سر و صدا
- افزایش دما در تابستان و کاهش دما در زمستان
- تفسیر فرد از موقعیتها و اتفاقات مختلف زندگی
- نیت فرد در مقابله با افراد دیگر
راههای کنترل خشم و عصبانیت
روانشناسانی که در حیطهی کنترل خشم و عصبانیت فعالیت دارند، راهکارهایی را در جهت جلوگیری از بروز خشم و پرخاشگری ارائه کردهاند. برخی از این راهکارها عبارتند از:
- اگر شما در یک موقعیت حساس قرار گرفتید که ممکن است شما را عصبی کند، بهتر است سریعاً آن مکان را ترک کنید تا بتوانید سلامت روان خود را افزایش دهید.
- به جای اینکه در شرتیط خشمآور واکنشی سریع از خود نشان دهید و سپس پشیمان شوید، بهتر است کمی فکر کنید و سپس به موضوع واکنش نشان دهید.
- مورد بعدی در کنترل پرخاشگری صبر کردن است. به طور کلی صبر کردن چارهی هر دردی است. فرد با صبر کردن میتواند موقعیت را به گونهای که خودش دوست دارد، پیش ببرد.
سخن پایانی
امروزه با توجه به افزایش فشارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی، میزان پرخاشگری و خشم در کشور بالا رفتهاست. پرخاشگری و خشم شاید از بیرون یکسان به نظر برسند اما از درون تفاوتهایی با یکدیگر دارند. یکی از تفاوتای ایاسی پرخاشگری و خشم، این است که پرخاشگری در نتیجهی افزایش عصبانیت بروز پیدا میکند اما خشم یک مشکل روانی است که از قبل در بدن افراد وجود داشتهاست. افراد پرخاشگر راحتتر از افراد خشمگین میتوانند اوضاع را مدیریت کنند.
دانشمندان برای درمان خشم و پرخاشگری راهکارهایی را ارائه کردهاند که توجه به آنها میتواند فرد را در شرایط مختلف زندگی از مخمصه نجات دهد. کنترل خشم از به وجود آمدن آثار زیانبار و جبران نشدنی جلوگیری میکند.