ازدواج زمانی شکل می گیرد که دو انسان بالغ باور میکنند زندگیشان به تنهایی و بدون هم معنا ندارد. آغاز بسیاری از ازدواجها عاشقانه است اما بعد از مدتی میتوان شاهد فاصله گرفتن زوج ها و طلاق عاطفی آنها از یکدیگر بود. در این نوع از طلاق، زوج ها با یکدیگر زیر یک سقف زندگی میکنند اما بین آنها هیچ گونه احساسی وجود ندارد و یا ابراز نمیشود.
اولین اصل آغاز زندگی مشترک عشق است. ازدواج زمانی شکل می گیرد که دو انسان بالغ باور می کنند زندگیشان به تنهایی و بدون هم معنا ندارد. آغاز بسیاری از ازدواج ها عاشقانه است اما بعد از مدتی می توان شاهد فاصله گرفتن زوج ها و طلاق عاطفی آنها از یکدیگر بود. در این نوع از طلاق، زوج ها با یکدیگر زیر یک سقف زندگی می کنند اما بین آنها هیچ گونه احساسی وجود ندارد و یا ابراز نمی شود. طلاق عاطفی نه تنها برای زوج ها بلکه برای فرزندان آنها نیز یک تجربه تلخ به حساب می آید از این رو این مقاله به بررسی این مبحث مهم اختصاص یافته است.
طلاق عاطفی چیست و چرا رخ می دهد
عدم وجود رابطه عاطفی در بین زوج ها بارزترین نمود رخ دادن طلاق عاطفی است. در این نوع از طلاق برخلاف طلاق قانونی زوج ها با یکدیگر زندگی می کنند اما احساسات و عشق در بین آنها جایی ندارد. در واقع می توان آنها را دو بیگانه نامید که از سر ناچاری با یکدیگر هم خانه شده اند. طلاق عاطفی نه تنها بهترین سال های عمر زوج ها را هدر می دهد بلکه یک دام بزرگ برای به چالش کشاندن عواطف فرزندان آنها نیز به حساب می آید. جدایی عاطفی زوج ها از یکدیگر می تواند دلایل مختلفی داشته باشد که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
- بسیاری از زوج ها برای برقراری گفتگوی موثر به بلوغ نرسیده اند. آنها یا سکوت می کنند و یا با پرخاش خواسته های خود را مطرح می کنند. از این رو بعد از مدتی در روابط زناشویی می توان شاهد نادیده گرفته شدن احساسات طرف مقابل شد.
- بسیاری از زنان و مردان مدعی هستند که تنها به خاطر فرزندانشان زندگی مشترک را ادامه می دهند به همین دلیل طلاق عاطفی را انتخاب می کنند. این ادعا بسیار پوچ و بی معنا است. این قبیل زوج ها به دلیل مشکلات شخصیتی و ترس هایشان تن به طلاق نمی دهند. بدون شک محیط سرد و بی روح خانواده به کودک بیشترین آسیب را می زند.
- بروز اختلاف در بین زوج ها امر عادی است اما متاسفانه برخی آن را به چالش ها و دعوا های بزرگی تبدیل می کنند که ثمره ای جز دلسرد شدن احساسات ندارد.
دلایل مطرح شده تنها بخشی از دلایل رخ دادن طلاق عاطفی است. بدون شک این قبیل دلایل می تواند برای هر زوجی متفاوت باشد بنابراین نیاز به ریشه یابی اختصاصی دارد. از طرف دیگر در بسیاری از مواقع کمک گرفتن از یک مشاور زبده همچون مینا عسکری زاده می تواند به احیای دوباره زندگی مشترک کمک کند زیرا در طلاق عاطفی هنوز رشته هایی برای پیوند دادن مجدد زوج ها وجود دارد.
نشانههای طلاق عاطفی
تا این قسمت از مقالهی ما، به طور کلی با معنای طلاق عاطفی و دلایل به وجود آمدن آن آشنا شدید. حال میخواهیم بدانیم که چه زمانی زوجین دچار طلاق عاطفی میشوند. یعنی نشانههای طلاقی عاطفی چه نشانههایی است؟
طلاق عاطفی رابطهای است که به دلایل گوناگون به وجود می آید و نشانههایی به شرح زیر دارد:
- زوجین مدام به سرزنش کردن یکدیگر میپردازند و دیگر شور و هیجانی برای ادامهی زندگی با هم ندارند. به همین دلیل رفته رفته کار آنها به طلاق قانونی میکشد.
- در این گونه طلاق، زوجین دیگر برای یکدیگر وقت نمیگذارند و حتی اگر با هم صحبت هم کنند، فقط به تخریب هم میپردازند.
- در این طلاق زن و مرد تمایل دارند بیشتر وقت خود را با فرزندان و دوستان خود بگذرانند. در این صورت ارتباط کلامی و جسمی و از آن مهمتر روابط زناشویی بین آنها کمرنگ میشود.
- زمانی که زوج و زوجه دچار طلاق عاطفی شوند، بیشتر اوقات دوست دارند به تنهایی به مسافرت بروند و مرد دیگر دلش نمیخواهد که به امور خانه بپردازد. زن نیز به تابعیت از مرد مدام از کار خانه سر باز میزند و به آشپزی و نظافت منزل پایان میدهد.
نتایج و تبعات طلاق عاطفی
الان که با نشانههای طلاق عاطفی آشنا شدیم، باید نتایج و تبعات این طلاق را نیز بدانیم.
طلاق عاطفی نیز مانند سایر رویدادهای روانشناسی دارای نتایج و تبعاتی است که گاهی ممکن است خوب باشند و گاهی نیز ممکن است منفی تلقی شوند. این نتایج عبارتند از:
- نتیجهی مهمی که این گونه طلاق دارد، این است که سبب افت تحصیلی کودکان شده و میزان هوشیاری آنها را کاهش میدهد. علاوه بر این کودکان قربانی طلاق عاطفی زن و مرد میشوند و به مشکلاتی همچون پرخاشگری و خشم دچار میشوند.
- دومین نتیجهی این طلاق این است که زوجین حس نفرت و انتقام جویی را در خود رشد میدهند و میتوانند با استفاده از آن، آسیبهای مختلف فردی و اجتماعی را افزایش دهند.
- از دیگر نتایج این طلاق میتوانیم به ناهماهنگی در تربیت بچهها اشاره کنیم. در چنین طلاقی، هر یک از والدین سعی دارد با شیوهی مدیریتی خود کودک را تربیت کند و همین اختلاف تربیتی باعث افزایش انزوا و ستیز در کودک می شود.
- نتیجهی دیگر این طلاق، کاهش امنیت زن در جامعه است. چرا که امروزه خانمهایی که از نظر قانونی و عاطفی طلاق گرفته باشند، در معرض چشم شهوترانان و افراد بیبندوبار قرار میگیرند و نمیتوانند به راحتی به امور اجتماعی خود بپردازند.
سخن پایانی
شما در این مقاله با طلاق عاطفی و دلایل به وجود آمدن آن آشنا شدید. همچنین فهمیدید که گاهی اوقات مسائل کوچک و بزرگی که در زندگی مشترک به وجود میآیند، قابل حل شدن هستند و با یک همفکری ساده به راحتی حل و فصل میشوند.
بنابراین ممکن است با این کار بسیاری از اتفاقات منفی در زندگی زناشویی رخ ندهد.
به هر حال ما در این مطلب سعی داشتیم که نشانهها و نتایج طلاق عاطفی را برای شما بازگو کنیم تا اگر دچار این معضل شدهاید، به راحتی آن را حل کنید و از مشکلاتی مثل طلاق جسمی یا خیانت جلوگیری نمایید.